عقد وکالت و اختیارات وکیل | وکالت | موکل | نیابت | عقد وکالت | تعدی و تفریط وکیل | وکیل امین | ممنوعیت وکیل در معاملات

عقد وکالت و اختیارات وکیل | وکالت | موکل | نیابت | عقد وکالت | تعدی و تفریط وکیل | وکیل امین | ممنوعیت وکیل در معاملات

هنگامی كه عقد وكالت منعقد می شود این اختیار نیز برای وكیل ایجاد می شود كه بتواند به نیابت از سوی موكل خود اقدام نماید و طرف معاملات قرار بگیرد البته تمام این معاملات و تعهدات هم به اسم موكل خواهد بود و هم به حساب موكل . یعنی اقدامات وكیل به منزله ی اقدام خود موكل است و هیچ نوع مسئولیتی ازاین باب متوجه وكیل نمی شود ومگر در صورت تعدی و تفریط وكیل یا خارج شدن از حدود اذن یا به عبارت دیگراختیاراتی كه موكل به وی تفویض نموده است.

اثر عقد وكالت ، محدود به وكیل و موكل نمی شود بلكه شخص ثالثی كه وكیل با او معامله می كند نیز آثار ، ویژگی و مسئولیت هایی دارد كه به جای آن مورد بررسی قرار خواهیم داد.

اثر مستقیم ، اصلی و بی واسطه ی عقد وكالت اعطای اذن تصرف به وكیل است. این رابطه برای وكیل ، موكل و ثالث آثاری را به دنبال می آورد كه به نوعی این اشخاص مكلف به رعایت حدود قانونی آن می باشند.

نكته دیگری كه اشاره به آن ضروری می باشد این است كه عقد وكالت عقدی جایز یعنی موكل هر زمان بخواهد می تواند وكیل را عزل كند و وكیل نیز می تواند با اختیار استعفا دهد و مهم تر اینكه جایز بودن هیچ عقدی ، ازجمله وكالت مغایرتی با قاعده اوفوبالعقود ندارد و تازمانی كه عقد پابرجاست متعاقدین ملزم به تبعیت و ایفای تعهدات ایجاد شده ازآن توافق می باشند.

وكیل ، امین است.

وكیل امین است یعنی از طرفی هیچ گونه مسئولیتی متوجه وكیل نیست مگردر صورت تعدی و تفریط (تقصیر) و خارج شدن از حدود وكالت و از طرف دیگر وكیل موظف است غبطه و مصلحت موكل خود را درنظر بگیرد و در راستای احقاق حقوق موكل تمام تلاش خود را به كار ببندد.(تعهد به وسیله)

آیا وكیل می تواند خودش طرف معامله با موكل قرار بگیرد ؟

درمورد صحت چنین معامله ای تردید وجود دارد و دلایلی نیز برای آن آمده كه در ذیل این مطلب به آنها اشاره می نماییم :

1- عدم تامین منافع موكل زیرا وكیل یك انسان است و حاضر نیست متضرر شود.

وقتی عقدی منعقد می شود اصل بر این است كه عقود مغابنه ای هستند به این معنی كه علت اصلی ترغیب طرفین به معامله بردن سود و كسب منفعت است و مصامحه ای بودن عقد نیاز به تصریح دارد. پس چگونه می توان این انتظار را داشت كه وكیل بتواند هم زمان هم غبطه ی موكل خود را درنظر بگیرد و هم سود و منفعت خود را ؟!

پس نتیجه می گیریم معامله با خود نیاز به تصریح دارد وخلاف اصل است.

2-اصاله الظهور

اصاله الظهور نیز به این موضوع دلالت دارد كه وقتی موكل به وكیل نیابت در فروش می دهد منظور فروش به غیر است زیرا وكیل را برای فروش مال به غیر به خدمت گرفته است وگرنه چه لزومی داشت او را وكیل خود قرار دهد مستقیما ً با او به معامله می پرداخت.

3-در فرضی هم كه وكالت به طور مطلق داده شده باشد می توانیم موارد زیر را برای عدم صحت معامله وكیل با خود بدون اذن موكل ملاك و معیار قرار دهیم :

1- اگرچه اصل برامانت است مگر خلاف آن ثابت شود اما بیم خارج شدن وكیل از حدود امانت را نباید نادیده انگاشت .

پس حمایت از حقوق موكل ولزوم تعبیر اراده ی او ایجاب می كند كه معامله باخود محدود و منوط به تصریح وی باشد . پس در فرضی كه معامله با خود امكان هیچگونه سوء استفاده توسط وكیل را فراهم نمی آورد مثل وكیلی كه مامور خرید اوراق بهارداری شود كه در بازار قیمت معین دارد ، اشكالی در معامله باخود بدون اذن صریح موكل دیده نمی شود ولی به هرحال نمی توان آن را به عنوان قاعده پذیرفت.

2- ممنوعیت وكیل در معاملاتی كه شخصیت او در عقد موثر است مثل نكاح . پس وقتی صراحتا ً درنكاح كه عقدی است حیاتی تصریح معامله با خود لازم دانسته شده پس در سایر عقود به طریق اولی نیاز به تصریح دارد.

ماده 1072 قانون مدنی :

در صورتی كه وكالت به طور اطلاق داده شود ، وكیل نمی تواند موكله را برای خود تزویج نماید ، مگر اینكه این اذن صریحا ً به او داده شده باشد.

پس نتیجه می گیریم :

1- با انعقاد عقد وكالت شود این اختیار نیز برای وكیل ایجاد می شود كه بتواند به نیابت از سوی موكل خود اقدام نماید و طرف معاملات قرار بگیرد البته تمام این معاملات و تعهدات هم به اسم موكل خواهد بود و هم به حساب موكل .

2- اقدامات وكیل به منزله ی اقدام خود موكل است و هیچ نوع مسئولیتی ازاین باب متوجه وكیل نمی شود ومگر در صورت تعدی و تفریط وكیل یا خارج شدن از حدود اذن یا به عبارت دیگراختیاراتی كه موكل به وی تفویض نموده است.

3- اثر عقد وكالت ، محدود به وكیل و موكل نمی شود بلكه شخص ثالثی كه وكیل با او معامله می كند نیز آثار ، ویژگی و مسئولیت هایی دارد .

4- اثر مستقیم ، اصلی و بی واسطه ی عقد وكالت اعطای اذن تصرف به وكیل است و عقد وكالت عقدی جایز یعنی موكل هر زمان بخواهد می تواند وكیل را عزل كند و وكیل نیز می تواند با اختیار استعفا دهد.

5- وكیل امین است یعنی از طرفی هیچ گونه مسئولیتی متوجه وكیل نیست مگردر صورت تعدی و تفریط (تقصیر) و خارج شدن از حدود وكالت و از طرف دیگر وكیل موظف است غبطه و مصلحت موكل خود را درنظر بگیرد.

5- وكیل نمی تواند با خود معامله كند به استناد اینكه :

الف : عدم تامین منافع موكل زیرا وكیل یك انسان است و حاظر نیست متضرر شود.

ب : اصاله الظهور . ظاهر دلالت براین می كند كه وكالت برای معامله با غیر داده شده است.

ج : ماده 1072 قانون مدنی


نظر کاربران